جوان آنلاین: همزمانی شبهای قدر با آغاز سال نو، پیامهایی مشترک برای ما دارد که یکی از مهمترین آنها بخشش و از خودگذشتگی است. بیتردید فرق است بین کسی که پای انسانی را لگد میکند و بین کسی که مالی را از دیگری میدزد یا کسی که آبرو از انسانها میبرد، اما آیا ما باید همه را ببخشیم؟ یکی از صفات خدا، «غفور» و «ستار» است: «یا مَنْأَظْهَرَ الْجَمِیلَوَ سَتَرَ الْقَبِیح»، آشکارکننده خوبیها و پوشاننده بدیهاست. این است که مکرر در آیات قرآن، سخن از عفو و غفران و بخشش آمده است، اما آیا خداوند بخشیدن افرادی را که در حق دیگران ظلم کردهاند و از کرده خود پشیمان نیستند را هم دوست دارد و به آن سفارش کرده است؟ وقتی کسی به ما ظلمی میکند که بخشیدنش فوقالعاده سخت باشد و آن فرد را دیگر نبینیم بنابراین بخشیدن یا نبخشیدن من را آن فرد متوجه نمیشود، در این صورت هم بخشش درست است؟ آیا ما باید لزوماً همه را ببخشیم؟ پس چگونه دیگران متوجه اشتباهاتشان شوند؟
رسول گرامی اسلام (ص) از جبرئیل سؤال کرد که من چگونه به آیه «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ» عمل کنم؟ جبرئیل عرض کرد: یا رسول الله! سه کار را انجام دهید «صِلْ مَنْقَطَعَک» هر که با شما قطع رابطه کرده وصل کنید، یعنی سر به او بزنید، دوم «وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَک»، هر کسی به شما بدی کرده، عفو کنید و سوم «وَ أَعْطِ مَنْ حَرَمَک» هر کسی شما را محروم کرده به او اعطا کنید. بخششی پسندیده است که فرد با قدرت بر انتقام در راه خدا از خطای شخصی که به او ستم کرده، بگذرد و طبق فرمایشات معصومین (ع)، هرگونه سرزنش و ملامتی را هم به دنبال عفو خود نیاورد، البته این بخشش سبب گستاخی ظالمان نشود. اگر عفو و گذشت سبب گستاخی و جرأت ظالمان و خاطیان شود، در این صورت برای حفظ نظم جامعه و پیشگیری از تکرار خطا باید از عفو صرف نظر کرد بنابراین حق تعالی در عین اینکه بندگان خود را به عفو و بخشش فرا میخواند، در آیات مختلف مردم را به قتال نیز دعوت میکند تا حرمتهای الهی حفظ شوند.
خداوند در قرآن میفرماید: «و با آنها پیکار کنید تا فتنه (و بتپرستی و سلب آزادی از مردم) باقی نماند و دین مخصوص خدا شود. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، مزاحم آنها نشوید، زیرا تعدی جز بر ستمگران روا نیست»، اما در مورد بخششی که فرد متوجه نشود باید گفت: اتفاقاً در این مورد خاص که بخشیدن کار سخت و دشواری است، اگر شما بدون اینکه آن شخص مطلع شود، بخشیدن و عفوتان نشانه کرامت و بزرگواری شما میباشد که در روایات آمده است: «اَلعَفوُ تاجُ المَکارِمِ؛»؛ گذشت، اوج بزرگواریهاست.
حجتالاسلام دکتر ناصر رفیعی، دانشیار و دکتری علوم قرآن و حدیث در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI. IR به چهار موقعیتی که باید عفو کرد اشاره کرده و میگوید: «یکی از موارد مهم عفو، عفو از خطاهای همدیگر است. منظورم از خطا، یعنی اولاً آنکه عملی غیرعمدی صورت گرفته و ثانیاً طرف هم تقاضای بخشش میکند. جای دوم، آن جایی است که کسی به ما بدی میکند، عمدی هم هست، یعنی سهوی نیست و تعمداً این کار را کرد، ولی بعدش اظهار پشیمانی میکند. جای سوم آن جایی است که عفو اثر تربیتی روی شخص خطاکار دارد. مالک اشتر داشت از جایی رد میشد، شخصی به او جسارت میکند، حالا آب دهان انداخت یا آشغال به سویش، مالک اشتر اصلاً برنگشت نگاه کند که چه کسی بود، رفت مسجد و برایش استغفار کرد.
جای چهارم، آن جایی است که فرد خطاکار، محاکمه و با او برخورد شده و حالا آن برخورد اثر خودش را کرده است. مثلاً کسی جرمی مرتکب شده و برای او ۱۰ سال زندان بریدهاند، دو سال بعد میبینیم که آن محکومیت تأثیر کرده و پشیمان شده است، بنابراین آن هشت سال را میشود، بخشید. همین کاری که گاهی اوقات رئیس قوه قضائیه به رهبر انقلاب پیشنهاد میدهد یا مثلاً در دعوایی، کسی چاقویی زده و بچهای کشته شده است، حالا این معلوم است که نمیخواسته چنین کاری بکند، ولی قاضی حکم به قصاص کرده است. ممکن است این شخص تا پای چوبه دار هم برود، ولی آنجا میبینیم که واقعاً مستأصل شده است، میخواهد تبدیل به یک آدم خوب شود، اینجا هم عفو جا دارد، اما از آن طرف، یقیناً بعضی جاها عفو محلی از اعراب ندارد.»
در ماه مبارک رمضان که ماه عفو و بخشش است گفتوگویی داشتیم با دکتر طاهره محسنی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و مدرس و مبلغ حوزه علمیه که وی در این گفتوگو به تبیین جایگاه بخشش در آموزههای اسلامی پرداخته و تأثیرات آن را در زندگی انسانها برشمرده است. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
خانم دکتر، یکی از موضوعات مهمی که در ماه مبارک رمضان، همزمان با شبهای قدر یا سال نو گفته میشود، این است که دیگران را ببخشید تا بخشیده شوید، سؤال ما این است که چرا ما باید افراد را ببخشیم و از خطای آنها بگذریم و لزوماً اگر این بخشش وجود نداشته باشد، خدا ما را نخواهد بخشید و از خطای ما نمیگذرد؟!
«بخشیدن» به معنای گذشت از خطای دیگران یا نادیده گرفتن آن است. در واقع از محسنات اخلاقی و آداب معاشرت محسوب شده و یکی از مفاهیم کلیدی در قرآن و آموزههای اسلامی است. کمتر فردی دیده شده که در دنیا حق او ضایع نشده باشد و دیگران حرمتش را نشکسته باشند. معمولاً شکستن حرمت در جامعه وجود دارد و لازمه تداوم حیات اجتماعی مبتنی بر همین عفو و بخشش است. اگر مردم بخواهند در زمینه حقوق خود سختگیرانه عمل کنند و از کوچکترین لغزشها چشم بپوشند و روح صفا و صمیمت بین مردم از بین میرود. در نتیجه الفت بین مؤمنین تحتالشعاع قرار گرفته از بین میرود؛ در واقع بخشش هم بعد اجتماعی و هم شخصی دارد.
قرآنکریم همواره به این نکته تأکید دارد که باید از خطاهای دیگران چشمپوشی کرد و در مقابل با این گذشت خدا نیز از خطاهای ما خواهد گذشت. برای مثال در آیه ۱۹۹ سوره اعراف میفرماید: عفو و گذشت را پیشه کن و به کار پسندیده فرمان ده و از نادانان روی بگردان.
همچنین در آیه ۱۳۴ آل عمران میفرمایند: آنان که در گشایش و تنگدستی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از [خطاهای]مردم در میگذرند، خدا نیکوکاران را دوست دارد، یعنی یکی از شرایط نیکوکار شدن گذشت از خطای مردم است.
در سوره نور آیه ۲۲ میفرماید: باید [بدی آنان را که برای شما مؤمنان توانگر سبب خودداری از انفاق شده]عفو کنند و از مجازات درگذرند؛ آیا دوست نمیدارید خدا شما را بیامرزد؟ [اگر دوست دارید، پس شما هم دیگران را مورد عفو و گذشت قرار دهید]و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
این آیه به ما نشان میدهد، اگر انسانها خطا، اشتباه و بیحرمتی کردند و ما آنها را بخشیدیم خدا نیز ما را میبخشد.
همچنین در آیه ۱۴ سوره تغابن میفرماید: اگر [از آزار و رنجی که به شما میدهند]چشمپوشی کنید و سرزنش کردن آنان را ترک کنید و از آنان بگذرید [خدا هم شما را مورد الطاف بیکرانش قرار میدهد]، زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. در سوره آلعمران آیه ۸۹ آمده است که خداوند از مؤمنان میخواهد که از لغزشهای دیگران بگذرند و این عمل را در زندگی خود به کار بندند. بخشش نه تنها یک فضیلت فردی است، بلکه در تقویت روابط اجتماعی نیز نقش مهمی دارد و به نوعی آرامش فردی و اجتماعی را به همراه میآورد.
ما باید این نکته را مورد توجه قرار دهیم که مجموع آنچه در قرآن در مورد عفو آمده هم به معنای گذشت و هم به معنای چشمپوشی از خطای دیگران است. این گذشت شرایطی دارد مبنی بر اینکه به روی فرد مقابل نیاوریم و گناه طرف را نادیده گرفته و اظهار نکند. برخی مواقع ما میگوییم فرد را بخشیدیم، اما در دل اینگونه نیست و در شرایط مختلف به روی طرف میآوریم.
یکی از دلایلی که میتوان به آن اشاره کرد، این است که در دنیای امروز بیشتر افراد به دنبال حقوق خود هستند و کمتر به حقوق دیگران توجه میکنند. در چنین شرایطی، زمانی که یک فرد حق دیگری را ضایع میکند، بیشتر شاهد برخوردهای سخت و غیرقابل گذشتی هستیم. در قرآنکریم با وجود اینکه بر عدالت تأکید شده است، اما بخشش و گذشت از دیگران نیز در موارد زیادی ترجیح داده شده است.
در سوره زخرف میفرماید: از آنها بگذر و به آنها سلام بگو. یا در سوره حجر آیه ۸۵ میفرماید: نسبت به آنهایی که بدی کردند گذشتی کریمانه داشته باش، یعنی ما مجرم را سرزنش نکنیم و گناه او را به رویش نیاوریم. مثال برجستهای که در قرآن میتوان به آن اشاره کرد، رفتار حضرت یوسف (ع) با برادرانش است. حضرت یوسف پس از آنکه از سوی برادرانش مورد ظلم قرار گرفت و به چاه انداخته شد، زمانی که به قدرت رسید، از آنها گذشت کرد و در برابر خطاهای آنها لب به اعتراض نگشود. این کار نشاندهنده عمق معنوی و اخلاقی حضرت یوسف (ع) بود.
از امام رضا در مورد آیه ۸۵ سوره حجر سؤال کردند و ایشان فرمودند: به گونهای عفو کنید که سرزنش انجام نشود؛ این بسیار نکته مهمی در بخشش است.
در راستای همین عفو و آیه «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ» وقتی این آیه نازل شد، پیامبر (ص) از جبرئیل توضیح و شیوه عمل به این آیه را درخواست کرد. جبرئیل پیام آورد: «تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَک، تُعْطِی مَنْ حَرَمَک، تَصِلُ مَنْ قَطَعَک»، «از کسی که به تو ظلم کرده درگذر به کسی که تو را محروم کرده عطا کن و با کسی که با تو قطع رابطه کرده است، ارتباط برقرار کن.»
آیا مصادیق عفو و گذشت ذکر شده است؟ یعنی اینکه کجا باید ببخشیم و کجا نبخشیم؟
بله در آیات مختلف تأکیداتی داشتیم. جایی که حق بزرگ اجتماعی و جرم و قصاص مطرح است، چون قصاص عامل دوام اجتماعی است و اگر انجام نشود حیات اجتماعی ساقط میشود، اما در جایی که مسائل فردی خطا صورت میگیرد، دستور به بخشش است. وقتی ابن ملجم، امیرمؤمنان را به شهادت رساندند مورد قصاص قرار گرفت و اگر اینجا بخشیدن مهم بود یقیناً خاندان عصمت و طهارت میبخشیدند. یا در مورد قاتلان امام حسین (ع)، قیام مختار برای قصاص آنها مورد تأیید ائمه (ع) قرار گرفت. بنابراین در مواردی که یک حق بزرگ اجتماعی یا الهی ضایع میشود، توصیه به قصاص است نه بخشش.
آیا همه انسانها باید همه افراد را لزوماً در طول زندگی ببخشند و از خطای آنها درگذرند؟ برخی افراد که حتی شاید بسیار هم مذهبی و مقید به نماز و روزه و... باشند، اما با یک حرف و قضاوت و تهمت، آبرو از افراد بردند که مسیر زندگی آنها را تغییر دادند یا باعث ایجاد اختلافات عمیق زناشویی میشوند، آیا باید از این افراد هم گذشت و آنها را بخشید؟!
عفو و گذشت در مسائل شخصی و فردی بسیار مورد تأکید قرار گرفته است، اما در مواردی که حقوق عمومی یا حقوق الهی ضایع میشود، یا در سرنوشت فرد اثر نامطلوب گذاشته است، توصیه به عفو نمیشود.
قرآن در سوره شوری، آیه ۴۰ میفرماید: «وَجَزَاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»، یعنی جزای بدی، بدیای مثل آن است، اما هر کس ببخشد و اصلاح کند، پاداش او بر عهده خداست. این آیه نشان میدهد که بخشش در مسائل شخصی پاداش بزرگی نزد خداوند دارد، اما اگر فرد به خاطر این آسیب از نظر روحی و روانی دچار مشکل جدی شده باشد و نتواند به راحتی ببخشد، در این صورت میتواند به خدا یا اهلبیت (ع) توسل کند و از آنها بخواهد که حق او را بگیرند. این کار هم قابل قبول است، زیرا گاهی اوقات بخشش از روی ناچاری و بدون رضایت قلبی، ممکن است منشأ مفاسدی مثل سوءظن، حسد، غیبت و سخنچینی شود.
در این موارد، قرآن توصیه میکند که انسان خشم خود را فرو ببرد و اگر نمیتواند انتقام بگیرد، به خدا واگذار کند. مثلاً در داستان حضرت یوسف (ع)، میبینیم که ایشان از خطای برادران خود گذشتند، اما این گذشت در شرایطی بود که حضرت یوسف تحت حمایت الهی و به مقام بالایی رسیده بودند. در چنین مواردی، بخشش میتواند برکات زیادی برای فرد و جامعه داشته باشد، اما اگر حقی بسیار بزرگ ضایع شده و جامعه را تحت تأثیر قرار داده است، توصیه به احقاق
حق میشود.
بخشیدن یا نبخشیدن چه اثرات مثبت و منفی در زندگی ما دارد؟ آیا این اثرات را در همین دنیا میتوانیم ببینیم؟
بله، قطعاً بخشیدن و نبخشیدن اثرات مثبت و منفی زیادی در زندگی ما دارد که هم در همین دنیا قابل مشاهده است و هم در آخرت. اگر انسان ببخشد، روحیهاش آرام میشود، سعهصدر پیدا میکند و قوت ایمان و یقین در قلبش ایجاد میشود. همچنین، خداوند وعده داده است که اگر ما از خطاهای دیگران بگذریم او نیز از گناهان ما میگذرد.
این موضوع در سوره نور، آیه ۲۲ به صراحت بیان شده است. پس بخشش باعث میشود که انسان در همین دنیا مشمول رحمت و مغفرت الهی شود که هدیه بزرگی است، اما اگر انسان نبخشد و کینه به دل بگیرد، این کینه ممکن است به روح و روان او آسیب بزند و باعث مفاسد اخلاقی مثل حسد، سوءظن و غیبت شود. همچنین، در جامعهای که بخشش وجود نداشته باشد، الفت و صمیمیت از بین میرود و همکاری و همدلی کمرنگ میشود.
از سوی دیگر، در مواردی که بخشش توصیه نمیشود و باید قصاص صورت بگیرد، این قصاص باعث عبرت دیگران میشود و جلوی تکرار جرم را میگیرد. مثلاً در فیلمها و سریالها گاهی نشان داده میشود فردی که بدی کرده، پس از مدتی به مکافات عمل خود میرسد. ما باید باور داشته باشیم که دنیا دار مکافات است و آخرت دار مجازات. محال است که کسی حق دیگری را ضایع کند، حرمت کسی را بشکند یا آبروی کسی را ببرد و خداوند او را به مکافات عملش نرساند، اما گاهی این مکافات نیاز به زمان دارد.
آیا ما باید حتماً کسانی را ببخشیم که از ما عذرخواهی کردهاند یا اینکه اگر کسی عذرخواهی نکرد، باز هم باید او را ببخشیم و آیا لازم است که فرد را از بخشش خود مطلع کنیم؟
خیر، لزومی ندارد که حتماً منتظر عذرخواهی باشیم تا ببخشیم. خداوند از ما میخواهد که دلمان را نسبت به دیگران صاف کنیم چه آنها عذرخواهی کرده باشند و چه نکرده باشند. البته اخلاق اسلامی اقتضا میکند که اگر کسی عذرخواهی کرد، عذر او را بپذیریم و او را ببخشیم، اما اگر کسی عذرخواهی نکرد و ما او را بخشیدیم، این بخشش بین ما و خداست و لزومی ندارد که حتماً او را مطلع کنیم. البته اگر فرد از اعضای خانواده یا نزدیکان ماست و با او تعامل داریم، میتوانیم به او بگوییم که از خطایش گذشتهایم تا رابطه بهبود یابد، اما اگر تعامل زیادی با او نداریم، نیازی به اطلاع دادن نیست.
چه طور میتوانیم روحیه بخشش و عفو را در خود تقویت کنیم حالا چه خطای کوچک و چه خطای بزرگ؟
بله، همانطور که گفتیم گذشت و عفو قدرت ایمانی است و فرد باید سلوک و موارد ایمانی را در خود رعایت کند. ما برای زندگی اجتماعی و رعایت همه جوانب اجتماعی در قبال اجتماع به گونهای باشیم که مردم را خانواده خود بدانیم و روحیه عفو و گذشت داشته باشیم، مگر اینکه حقی باشد که از اجتماع وسیع ضایع شده است که این گذشت باعث آرامش روحی و افزایش معنویت در فرد میشود، اما این امر نباید به گونهای باشد که فرد احساس اجبار کند یا دچار آسیب روانی شود. همچنین در مواردی که فرد نمیتواند ببخشد، بهتر است خشم خود را فرو ببرد و موضوع را به خدا واگذار کند.
نکته پایانی؟
الگوی ما اهلبیت (ع) هستند. در جریان عاشورا حر نزد اباعبدالله آمدند و سیدالشهدا او را پذیرفت، در حالی که آب را بر امام بسته بودند، اما توبه حقیقی داشتند و در رکاب امام قدم برداشتند. کسی که شیعه است باید در این مکتبها کار را یاد بگیرد و یقین بدانیم خدا برای ما جبران میکند باید از خدا ظرفیت را بخواهیم تا کینه از یکدیگر به دل نگیریم. فراموش نکنیم که بخشیدن، آموزه ارزشمند قرآنی و جوهره اخلاق اسلامی برای زندگی ماست.